زیباترین مطالب
در این وبلاگ زیبا آرین متن ها قرار میگیرند (طنز ،شعرو...)
🌸🌸
آن ها که در زندگی ات می مانند؛همسفر می شوند....
💫آن ها که در خاطرت می مانند:کوله پشتیٍِ تمامٍ تجربیاتت برای سفر....
گاهی تلخ ,گاهی شیرین ,گاهی با یادشان لبخند می زنی
گاهی یادشان لبخند از صورتت بر می دارد....
💫اما تو لبخند بزن به تلخ ترین خاطره هایت حتی....
بگذار همسفر زندگی ات بداندهر چه بود؛هر چه گذشت
تو را محکمتر از همیشه و هر روز
برای کنار او قدم برداشتن ساخته است....
💫آدمها می آیندو این آمدن باید رخ بدهد تا تو بدانی آمدن را همه بلدند....
این ماندن است که هنر می خواهد
بخاطر میخی نعلی افتاد
بخاطر نعلی ، اسبی افتاد
بخاطر اسبی ، سواری افتاد
بخاطر سواری ، جنگی شکست خورد
بخاطر شکستی ، مملکتی نابود شد
و همه اینها بخاطر کسی بود که میخ را خوب نکوبیده بود...
یادمان باشد هر کار ما، حتی کوچک،
اثری بزرگ دارد که شاید در همان لحظه ما نبینیم
هیچ شعبهى دیگرى ندارد!
یکى عکس میبیند
یکى آهنگ گوش میدهد
دیگرى پیغامها را مرور میکند
یکى...انتخاب با شماست!
#شبتون_آروم ✨❤️✨
قصّه ى برف به تابستان است
و صداقت گل نایابى
و در چشمان پاک شقایق ها
عابر بى عاطفه ى غم جارى است
به چه کسى باید گفت،
با تو انسانم و خوشبخت ترین؟
#مهدی_اخوان_ثالث
🍃🌺
وقتی می خواهند نخلی را قطع کنند، می گویند بِکُشش! بی جهت نیست که واحد شمارش نخل هم چون آدمیان، «نفر»است...
نخل تنها درختی است که اگر سَرش را قطع کنی می میرد! بر خلاف همه ی درختان که اگر سرشان را بزنی، بار و بَرگشان بیشتر هم می شود. اما نخل نه! سَرش را که قطع کردی می میرد. مهم نیست ریشه اش در خاک سالم باشد، نخلِ بی سر می میرد!
آب هم اگر از سَر نخل بگذرد و به زیر آب فرو رود، خفه می شود و می میرد! مثل آدمیزاد. درخت مقدسی است... ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ «ﺩﮐﺘﺮ ﮐﺮﯾﻢ ﻣﺠﺘﻬﺪﯼ» ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻓﻠﺴﻔﻪ ی ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ!
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻓﺮﻫﻨﮓ، ﻣﺜﻞ ﺩﺭﺧﺖ ﻧﺨﻞ ﺍﺳﺖ! ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺭﯾﺸﻪ ﺍﺕ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﺧﺎﮎِ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﺳﺖ. ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺳَﺮَﺕ ﻫﻢ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺎﺷﺪ؛ ﯾﻌﻨﯽ ﻧِﻤﻮﺩِ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽِ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﺕ ﻫﻢ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﮔﺮ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﯼ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺷﺪ، ﺁﻥ ﻓﺮﻫﻨﮓ میمیرد، ﻭَﻟﻮ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺳﺎﻝ ﺭﯾﺸﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ باشد...
✍️ دکتر حسام صالح
ممکن است
در یک چشم به
هم زدن تغییر کند
اما ناراحت نباش
خدا پلک نمی زند..
پس به خدا توکل کن
و خودترا به خدا بسپار🍂🍂🍂
نه زندگى هایمان،
به قشنگى این عکس هاست
و نه دوست داشتن هایمان،
به تندىِ این شعرها
فقط
یک مشت آدم معمولى هستیم که
صبح ها، صبحانه میخوریم
ظهر ها، نهار
و شب ها؛ غصه...
و اگر کمی کوتاهی کنیم عشق نیز...
بهانه ها جای حسّ عاشقانه را خوب می گیرند.
اینطور است. همیشه هم اینطور بوده.
نگذاریم شعله بمیرد، فریب حرارت را نخوریم.
اصل، رقص شعله هاست نه گُل های سرخی زیر قبای خاکستر
همیشه باید مراقب بود .....